حرف تعریف نامعین (Indefinite article)
حرف تعریف نامعین شامل a و an میباشد.
حرف تعریف a قبل از یک حرف بیصدا بکار میرود:
a car, a man, a bus, a house
حرف تعریف an قبل از یک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار میرود:
an apple, an actor, an animal, an old man
|
||
|
موارد کاربرد حروف تعریف نامعین (a یا an)
1- هنگامیکه برای اولین بار به کسی یا چیزی اشاره میکنیم از a یا an استفاده میکنیم. اما وقتی که به همان چیز دوباره اشاره میشود، باید از the استفاده کرد:
I bought a
new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt
doesn't fit me.
(دیروز یک
پیراهن نو خریدم. ولی همسرم فکر میکند که آن پیراهن اندازه من
نیست.)
Once I had a really big dog. But
the dog wasn't very useful, so I gave the
dog to a friend.
(زمانی یک سگ
خیلی بزرگ داشتم. اما آن سگ خیلی مفید نبود، برای همین سگ را
به یک دوست دادم.ا)
2- وقتی که به یک چیز مفرد اشاره میشود از a یا an استفاده میکنیم. در این حالت همان معنی one یا «یک» را میدهد (در مقایسه با three، two و ...):
I'd like an apple and two oranges.
Yesterday I bought three pencils and a notebook.
3- در اصطلاحات عددی خاص:
a half |
یک دوم |
|
a third | یک سوم | |
an eighth | یک هشتم | |
a couple | یک جفت | |
a dozen | یک دوجین | |
a hundred | صدتا | |
a thousand | هزارتا | |
a million | یک میلیون |
4- هنگام اشاره به یک عنصر خاص از یک گروه یا طبقه:
الف. همراه با اسامی شغلها:
She's a doctor.
My father is a teacher.
Are you an engineer?
ب. همراه با ملیتها و مذاهب:
I'm an Iranian.
You are a Chinese.
She is a Catholic.
5- همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کمیت:
a few (of) |
a lot (of) |
a little (of) |
a (great) deal (of) |
a bit (of) |
a number (of) |
6- همراه با اسامی مفرد قابل شمارش و پیش از کلمات what و such:
What a beautiful day! (چه روز زیبایی!)
What a strange friend you have! (عجب دوست عجیبی داری!)
حرف تعریف معین (Definite article)
حرف تعریف معین شامل the میباشد که همواره پیش از اسامی مفرد و جمع، یا پیش از اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش به یک صورت بکار میرود. در جدول زیر به تفاوت بین the و a دقت کنید:
غیر قابل شمارش |
قابل شمارش جمع |
قابل شمارش مفرد |
|
the water |
the cats |
the cat |
معین |
water |
cats |
a cat |
نامعین |
موارد کاربرد حرف تعریف معین (the)
1- وقتی که قبلاً به چیزی اشاره کرده باشیم:
We saw a strange bird at the zoo.
The bird was blue!
(پرنده عجیبی در باغ وحش دیدیم. آن پرنده آبی
بود!)
2- وقتی که هم گوینده و هم شنونده میدانند که درباره چه صحبت میشود، حتی اگر قبلاً به آن اشارهای نشده باشد:
'Where's the dog? 'It's in the
garden.'
(سگ (یا سگه) کجاست؟ در باغچه است.)
3- وقتی که به چیزهایی اشاره میکنیم که میدانیم تنها یکی از آن وجود دارد:
the sun, the earth, the moon, the sky, the stars, the sea, the South Pole
4- قبل از اسمی که به واسطه کلماتی که بعد از آن میآیند شناخته میشود:
|
|
5- قبل از صفات عالی، اعداد ترتیبی، only و same:
the highest
mountain, the first time, the last
chapter, the same colour,
the only child
6- همراه با صفات برای اشاره به یک گروه یا طبقه از مردم:
the young
(جوانان)
the old
(پیران)
the
poor
(فقرا)
the unemployed
(بیکاران)
the English
(انگلیسیها)
the Japanese
(ژاپنیها)
|
||
|
7- به همراه برخی از اسامی جغرافیایی مانند رشته کوهها، مجمعالجزایرها، دریاها، اوقیانوسها، رودخانهها و ...:
the Andes |
رشته کوههای آند |
|
the Indian Ocean | اوقیانوس هند | |
the Persian Gulf | خلیج فارس | |
the Canary Islands | جزایر قناری | |
the Red Sea |
دریای سرخ |
|
the Suez Canal | کانال سوئز | |
the (River) Thames | رودخانه تامز | |
the Sahara (Desert) | صحرای آفریقا |
حذف حرف تعریف معین (the)
در موارد زیر حرف تعریف the مورد استفاده قرار نمیگیرد:
1- به همراه اسم افراد:
Ann, James, Brian Jackson
ولی آنجا که اسامی افراد بصورت جمع میآید از the استفاده میکنیم:
the Johnson's خانواده جانسون, the Smiths خانواده اسمیت
2- قبل از اسم مکانها، البته به جز مواردی که در بالا به آنها اشاره شد. به عنوان مثال:
Asia, Africa, Europe, North America |
قارهها |
Brazil, Japan, Pakistan |
کشورها |
Sicily, Bermuda, Kish |
جزیرهها |
London, Tehran, Cairo |
شهرها |
Everest, Alborz, Kilimanjaro |
کوهها |
|
||
|
3- به همراه اسم زبانها:
Farsi, English, French, Arabic
4- به همراه اسم وعدههای غذایی مانند صبحانه و ...:
breakfast, dinner, lunch
5- در مورد جاهایی مانند bed، sea، work، prison، court، hospital، church، school و ... اگر منظور ما کلی باشد، در اینصورت از the استفاده نمیشود:
I go to school by bus.
من با اتوبوس به مدرسه میروم. («مدرسه»
به طور کلی و نه یک مدرسه خاص)
جملات شرطی
جملات شرطی شامل دو قسمت میباشند: یکی عبارت شرطی و دیگری عبارت اصلی. عبارتی که حاوی if باشد را عبارت شرطی و عبارت دیگر را عبارت اصلی مینامیم.
رویدادی که در عبارت اصلی توصیف میشود بستگی به شرطی دارد که در عبارت شرطی بیان میشود.
we will get wet. |
If it rains this evening, |
عبارت اصلی |
عبارت شرطی |
عبارت شرطی میتواند در انتهای جمله نیز بیاید، ولی در این صورت علامت ویرگول (,) حذف میشود:
if you press this button. |
The door opens |
عبارت شرطی |
عبارت اصلی |
به طور کلی سه نوع جمله شرطی وجود دارد:
جملات شرطی نوع اول
از جملات شرطی نوع اول برای بیان یک شرط (یا موقعیت) ممکن و یک نتیجه محتمل در آینده استفاده میشود.
if | حال ساده | will/won't |
مصدر بدون to |
if |
I work hard, |
I will |
pass my exams. |
If I find your watch, I will tell you. (.اگر ساعت شما را پیدا کنم به شما خواهم گفت)
If we leave now, we'll catch
the 10.30 train.
(اگر
حالا حرکت کنیم به قطار ساعت 10:30 میرسیم)
If I see him, I'll tell him the news. (.اگر او را ببینم خبرها را به او خواهم گفت)
You'll get wet if you don't take an umbrella. (.اگر چتر نبری خیس خواهی شد)
|
||
|
جملات شرطی نوع دوم
از جملات شرطی نوع دوم برای بیان یک شرط یا موقعیت غیر واقعی یا غیر ممکن و نتیجه محتمل آن در زمان حال یا آینده بکار میرود. در واقع در این نوع جملات حال یا آیندهای متفاوت را تصور میکنیم.
if | گذشته ساده |
would ('d) would not (wouldn't) |
مصدر بدون to |
if |
I had more money, I |
would ('d) |
buy a new car. |
if |
you lived in England, you |
would ('d) |
soon learn English. |
چند مثال دیگر:
If he needed any money,
I'd lend it to him. (But he doesn't need it)
(اگر به پول احتیاج داشت به او قرض میدادم)
If I had more time, I'd help you. (اگر وقت بیشتری داشتم به شما کمک میکردم)
If I were* a
rich man, I'd buy an expensive car.
(اگر ثروتمند بودم یک ماشین گرانقیمت میخریدم)
I wouldn't accept the job
(even) if they offered it to me.
(اگر آن کار را به من پیشنهاد میکردند هم قبول
نمیکردم)
|
||
|
جملات شرطی نوع سوم
از این نوع جملات شرطی برای تصور گذشتهای غیر ممکن استفاده میشود. در واقع در این نوع جملات، گوینده آرزوی یک گذشته متفاوت را دارد. (ولی به هر حال گذشتهها گذشته!)
if + گذشته کامل + would have + قسمت سوم فعل (p.p.) + .... |
If I'd seen
you, I would have said hello.
(اگر
تو را دیده بودم، سلام میدادم)
If he had driven
more carefully, he wouldn't have been
injured.
(اگر
با دقت بیشتری رانندگی کرده بود، مجروح نمیشد)
If I had known
you were in hospital, I would have gone
to visit you.
(اگر
میدانستم شما در بیمارستان بستری بودید میآمدم و
شما را ملاقات میکردم)
I would have gone to
see him if I had known that he was
ill.
(اگر
میدانستم بیمار بود میرفتم و به او سر میزدم)
|
||
|
افعال مجهول (the passive voice)
در جملات معلوم (active)، فاعل به عامل یا کننده عمل فعل دلالت دارد. در واقع ما از افعال معلوم برای بیان اینکه فاعل چه کاری را انجام دهد استفاده میکنیم. به این مثالها توجه کنید:
The dog chased the cat. (سگ گربه را دنبال کرد)
My father built this house in 1960. (پدرم این خانه را در سال 1960 ساخت)
ولی جملات مجهول (passive) به ما این اجازه را میدهند که کسی یا چیزی را که کننده یا انجام دهنده عملی نیست (غیر عامل) در جای فاعل قرار دهیم. در واقع از افعال مجهول برای بیان اینکه چه عملی بر روی فاعل اتفاق میافتد، استفاده میشود:
The cat was chased by the dog. (گربه توسط سگ دنبال شد)
This house was built in 1960. (این خانه در سال 1960 ساخته شد)
هنگام استفاده از حالت مجهول، توجه داشته باشید که در اغلب موارد اینکه چه کسی یا چه چیزی عمل را انجام میدهد نا معلوم یا بیاهمیت است. مثلاً در جمله زیر اینکه چه کسی اتاق را تمیز میکند برای گوینده اهمیتی ندارد:
This room is cleaned every day. (این اتاق هر روز تمیز میشود)
ولی اگر بخواهیم بیان کنیم که چه کسی (یا چه چیزی) آن عمل را انجام داده است، در این صورت باید از حرف اضافه by استفاده کنیم:
|
ساختار
بطور کلی برای ساخت صیغه مجهول فعل معلوم، فعل to be را به همان زمان فعل معلوم میآوریم و اسم مفعول همان فعل را به آن میافزاییم:
معلوم: Somebody cleans this room every day.
مجهول: This room is cleaned every day.
معلوم: He bought this car last week.
مجهول: This car was bought last week.
در جدول زیر میتوانید فهرست افعال معلوم و معادل مجهول آنها را ملاحظه کنید:
زمان |
معلوم |
مجهول |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حال ساده |
keeps |
is kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حال استمراری |
is keeping |
is being kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گذشته ساده |
kept |
was kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گذشته استمراری |
was keeping |
was being kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حال کامل |
has kept |
has been kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گذشته کامل |
had kept |
had been kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آینده |
will keep |
will be kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرطی |
would keep |
would be kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرطی کامل |
would have kept |
would have been kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مصدر |
to keep |
to be kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مصدر حال کامل |
to have kept |
to have been kept |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
keeping |
being kept نقل قول Reported speech
هنگامیکه میخواهیم گفتههای شخص دیگری را نقل کنیم، میتوانیم از دو حالت مختلف استفاده کنیم: 1- میتوانیم گفتههای شخص مورد نظر را عیناً (واو به واو) تکرار کنیم (نقل قول مستقیم):
و یا میتوانیم از نقل قول غیر مستقیم استفاده کنیم:
در مثال زیر به تغییرات ایجاد شده خوب دقت کنید:
جدول تغییرات از نقل قول مستقیم به غیرمستقیم در نقل قول غیرمستقیم، فعل اصلی جمله معمولاً زمان گذشته است و نیز افعال موجود در بقیه جمله هم باید به زمان گذشته تبدیل شوند. این تغییرات به شرح زیرند:
افعال کمکی وجهی در نقل قول غیرمستقیم در نقل قول غیرمستقیم افعال کمکی وجهی may ،can ،will و shall به might، could، would و should تبدیل میشوند. یعنی:
مثال:
ولی افعال کمکی used to، ought to و must در جملات نقل قول غیرمستقیم تغییری نمیکنند:
تغییرات لازم دیگر در نقل قول غیرمستقیم در نقل قول غیرمستقیم علاوه بر تغییراتی که در افعال صورت میگیرد، در بعضی دیگر از اقسام کلمه، از جمله قیدها نیز تغییراتی ایجاد میشود که در جدول زیر بعضی از آنها را میبینید:
چند مثال:
|